وبلاگ نویسی از دیار باقی
امروز صبح داشتم خبرهارو زیرورو میکردم که ییهو چشمم خورد به خبر اعلام اسامی ۷۲ نفر از کشته شدگان اغتشاشات اخیر. اونقدر حس فضولی جولوی چشممو گرفت
كه نفهمیدم کی روی خبرکلیک کردم و کی لیست اسامی کشته شده ها جلوم ظاهر شد. همین طور که داشتم یکی یکی اسامی رو میخوندم كه یکهو چشمم از حدقه بیرون افتاد
(با حالت فنری تصور کنید) و فکم رو زمین ولو شد
.
آره، جالب بود، اسم خودمو توي ليست كشته شده ها ديدم
.
نكته جالبتر اينكه علت مرگم رو ضرب و شتم در بيمارستان
عنوان كردند.
و باز نكته بسيار جالبتر اينكه الان من در قطعه ۲۱۳ رديف ۱۵ شماره ۳۵ دفن شدم
.

چند وقتيه حرف از دفن مخفيانه اجساد ميزدن و من باور نميكردم! اما واقعا اين دفن مخفيانه رو به قدري استادانه انجام دادن كه حتي خود من هم نفهميدم كي دفن شدم.![]()
اصلا اونقدر كارشون خوب بلد بودن
كه نفهميدم كي كشته شدم.
عجب دنيائيه اين دنياي بعد از مرگ. همه چي عين قبل از مردنه و اصلا هيچي تغيير نكرده.
البته هنوز كسي براي سوال و جواب سراغم نيومده. يا شايد سوال و جواب هم مخفيانه انجام شده كه خودم نفهميدم... تا بعد![]()
******************************
بعد التحرير
ميلاد كريم آل طه امام حسن مجتبي (ع) رو به همه عزيزان تبريك ميگم.
دو روز پيش محمد طاها يك ساله شد و من يك ساله كه پدرم.

راستی فکر کنم خوابی که توی پست "خیانت" در تاریخ ۳۰/۰۹/۸۷ نوشته بودم تعبیر شده. جالب اینکه اون روزا هنوز خبری از حضور میر حسین در صحنه انتخابات نبود...
من یه الف بچه ام